
صدای من را از اینجا دانلود کنین
آویزون بودن یعنی چی؟
در عرف جامعه مون بیشتر به خانم ها این مورد گفته میشه و کلمه جالبی هم نیست…
اویزون یعنی اثبات کردن خودت و وجودت و ارزشهات و …به هر نحوی برای طرف مقابلت و بی اهمیت بودن برای طرفت
۱) یا طرف مون کلا این ها براش ارزش نیست
۲) یا ارزش هست و خیلی هم ارزشمنده، اما باید خودش کشف بکنه و این مدلی نشون دادنش را نمی پسنده…
۳) یا کلا تو باغ نیست و فعلا بهش فکر نمیکنه
آویزونی بیشتر در چه کسانی دیده شده؟
از افراد مهرطلب زیاد این رفتار دیده میشه…
مثال ۱
مثلا رفتیم دیت و جلسات اول آشنایی هستش…هنوز نه به داره نه به باره ولی دختر تا مرحله لباس عروس هم میره…همین تصویرسازی خیلی عواقب خوبی نداره… چون ذهن ما باور مبکنه که این مسئله رخ داده در حالیکه هنوز اتفاقی رخ نداده …
رفته رفته انتظار ما از طرفمون زیاد مبشه در حالیکه طرف مون در پله اول ایستاده و در حال بررسی اولیه است ولی ما رفتیم پله دهم … شروع میکنیم به اثبات خودمون به صورت افراطی …
*** از خودگذشتگی های زیادی میکنیم تا طرف فکر کنه من زن زندگی ام….
از طرفی از خودگذشتگی های اشتباه و زیاد، در انتها منجر به بالا اوردن همه اون گذشت ها میشه … و میزنیم زیر همه چی و رفتارهای عصبی نشون میدیم و تازه آبروی خودمونم میبریم….
*** یا ممکن هست باج جنسی هم اون دختر بده تا در رابطه بمونه …
در انتها چیزی که این دختر از خودش نشون داده یه پادری هست …یعنی من تحت هر شرایطی میخوام باهات باشم و بمون باهام…
*** حتی چه بسا پارتنرمون آدم خوبی هم باشه و بشه ازش مرد زندگی دراورد 🙂 ولی رفتار ما اشتباهه…
مثال ۲
زنی که در زندگی متاهلی هستش و ازدواج کرده ولی یک طرفه میجنگه تا زندگی اش را حفظ کنه…
اینکه یک زن متاهل برای زندگی مشترک تلاش کنه و بخواد نگهش داره، کار عقل هست و نمیشه کلیتش را بگی آویزون!
چون بلاخره قرارداد ازدواج باعث هزینه هایی برای طرفین میشه…عروسی و ازدواج هزینه برده هم مالی هم روحی…
مثلا بخواد به طلاق منجر بشه هزینه روحی و مالی داره و…
اما یه زن وقتی تمام این تلاش و مسئولیت را به دوش خودش میکشه و شروع میکنه تمام زباله های زندگی را پاک کردن، این میشه آویزون شدن در اون زندگی….
مثلا یک زن خیانت می بینه و میره با زنی که وارد زندگی اش شده دعوا و جنجال میکنه و اون زن را حذف میکنه(مثلا با خانواده اون زن حرف میزنه یا با همسر اون زن …)
حالا دوباره همسر خیانت میکنه! بازم زن خیانت دیده شروع میکنه معشوقه را حذف کردن و ….
بابا همسرت به چه زبونی بگه من دیگران را به تو ترجیح میدم؟
در رفتار آویزان، چند مورد را یا از دست میدیم، یا کلا در قدم اول کورش میکنیم ….
*** ما کاریزمای خودمون را از دست میدیم
*** ما وجهه خودمون را خراب میکنیم و پادری میشیم و جوری نشون میدیم که هر بلایی سرمون بیاد، بازم سر جامون ایستادیم اونم تمام قد برای طرف مقابل …
***ما فرصت جذاب شدن را هم از دست میدیم…چون افراد پادری، اصلا دیده نمیشن که جذاب باشن…فقط از روشون رد میشن…
*** ما فرصت رابطه های خوب را از دست میدیم و همین پارتنر ما برای رابطه ای دیگه، بهترین خودشه …ولی برای ما نه!
*** ما همیشه اونی هستیم که بار سنگینی بر دوش میکشیم و طرف مون میدونه هستیم و خواهیم بود و میشیم نیمکت ذخیره …
متاسفانه زنان آویزون، فکر میکنند که تضمین رابطه اینه که بیشترین گذشت و وقف شدن و ماندن را داشته باشند در حالیکه هر قدمی که میرن جلو، کمتر به چشم میان…
*** ارزش های خودمونم از دست میدیم…
غذایی که دوست داریم را نمیخوریم چون طرف ناراحت میشه …لباس مناسب نمیخریم تا نشون بدیم چقدر به فکر جیب طرفیم در حالیکه حداقل ترین چیزها این هستش که با حفظ اعتدال، سلیقه خوت و مطالباتت را بگی…
اینکه پارتنرت ازت میپرسه کجا بریم و تو بگی: هر جایی خودت صلاح میدونی…
چی میخوری؟ هر چی تو بخوری؟
چیزی بخرم؟ نه
خلاصه اینها تضمین این نیست که زن زندگی به نظر بیای و طرفت بمونه….
معرفی کتاب آویزان خودت شو
این کتاب شاید خیلی به نظرتون جذاب نیاد…ولی به هر صورت یه جرقه تو ذهن هستش و مفیده
دیدگاه ها (17)
Saharمی گوید:
۱۷ دی ۱۴۰۳ در ۲۰:۳۵مرسی مفید بود 🤗
فرشتهمی گوید:
۱۷ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۴۷اخ جون قسمت جدید🤩
بریم گوش بدیم💃
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۲۳فرشته جان عزیزم❤️
نرگسمی گوید:
۱۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۳:۱۷ممنون مهشید جان
عالی بود🤗😍😘
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۲۲نرگس جان ❤️❤️❤️
خانوم مهندسمی گوید:
۱۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۴:۲۳سلام من کتاب هایی که معرفی می کنید رو نمی تونم پیدا کنم داخل اینترنت اگه براتون ممکنه لینک دانلود کتاب ها یا فایل هاشون رو قرار بدید. ممنون
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۲۲سلام خانم مهندس جان
همه شون لینک دارند عزیزم
❤️❤️
Leilaمی گوید:
۱۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۴:۵۲مهشید جان سلام
این کتاب فوق العادست، سه سال پیش به توصیه روانشناسم به صورت انلاین تهیه و مطالعه کردم. نسخه چاپیش هیچ جا نیست حتی انقلاب.
کتاب ماندن در وضعیت اخری که گفتین هم دیروز تهیه کردم و شروعش کردم.
لطفا کتاب عصبیت و رشد ادمی از کارن هورنای رو هم مطالعه و به دیگران معرفی کنید. برای افراد مهرطلب فوق العادست
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۲۲لیلا جان سلام به روی ماه شما
ممنونم از معرفی کتاب و اعلام نظرتون
❤️❤️
ماه ستیمی گوید:
۱۸ دی ۱۴۰۳ در ۱۶:۳۲گرانبها جان
به هر حال در اشنایی اولیه و تحت تاثیر کاریزمای اون قرار میگیرن و این ممکنه..اما در دراز مدت چطور؟
مثلا یه اقایی هست که واقعا ادم بی حد و مرزیه؛ خیلی دخترباز هست و چمیدونم کلی ویژگی منفی داره.
وقتی با خانومی اشنا میشه که تو نقش قربانیه و حد و مرز خاصی نداره ؛ خیلی زود تمومش میکنه و کنارش میزاره و خیلیم بهش بی احترامی میکنه؛
اما در برابر یه خانوم حد و مرز دار خیلی عجیب تر در ابتدا ممکنه رفتار کنه؛ رفتارش عوض میشه؛ مودب میشه و اون با همه پریدنه رو کم میکنه و به اصطلاح میشه یه پکیجی که در حد اون خانوم باشه.
اما بعد تر چی؟ چنین ادمایی خیلی زود درگیر روزمرگی میشن.خیلی زود دلشون زده میشه .
حقیقتا چون خودم تو محیط اطرافم خیلی اینجور ادمارو انالیز میکنم؛ میبینم که در ابتدا رفتارشون ۱۸۰ تا عوض میشه در شرایط دوم.ولی اون شرایط دوم وقتی طولانی تر بشه باز کم کم به جای اولشون بر میگردن؛ و به اصطلاح توبه گرگ مرگه😀
به نظر شما ممکنه یه ادم بتونه رفتارای منفی این چنینی رو حذف کنه تا آخر؟
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۲۱جان تون سلامت …
یه سری رفتارها هستند که طرف نداشته باشه واقعا نمیشه به عنوان شریک زندگی انتخابش کرد…مثلا طرف قاچاقچی هست و خب بهترین ورژنشم نشون بده، مردوده…
یا اینکه وقتی تنوع طلب ها زیاد نمیتونن روابط را سالم ادامه بدن …حداقل زمان آشنایی برای دو طرف هم ۶ ماهه…قطعا تنوع طلب، یه جا تو رابطه وا میده و مشخص میشه …
به نظرم هر چقدر هم افراد ورژن خوب شون روشن بشه، جاهای تاریک شونم نمیتونن پنهون کنند و این تو شناخت حاصل میشه.
آفتابگردون🌻می گوید:
۱۹ دی ۱۴۰۳ در ۱۰:۳۰مهشیدجان سلام
ممنون از مطالب خوبت من همه پست هات رو از اول خوندم الحق که خیلی عالی بودن؛ مخصوصا تجربه هات.
من همین بودم که گفتی؛ آویزون. حالا کلی تغییر کردم کمی عزت نفس پیدا کردم. میخوام یه زندگی سالم داشته باشم. سادهترین حق و حقوقم مثل احترام نادیده گرفته نشه. ولی وقتی یه سر رابطه همسرمه من چه کاری ازم برمیاد؟
هنوز هم فکر میکنه من یه دختر تو سری خورم و باید آدم بشم! و اون حق داره وقتی به حرفش گوش نمیدم منو کتک بزنه…
چه کار کنم رابطهام ترمیم شه…
من حق دارم یه زندگی خوب و باآرامش داشته باشم…
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۱۴سلام به روی ماه تون عزیزم
ممنونم
به نظر من باید به ورژن ضعیف مون هم زیاد بد و بیراه نگیم …تو سرخور بوده چون همین توانش بوده…باید بتونین خودتون را ببخشید…
برای بخشش، باید برید به اعماق قصر وجودی تون…نمیدونم بخش سایه ها را مطالعه کردین یا نه …اونها میتونه خیلی دیدگاه خوبی بهتون بده ❤️
رویامی گوید:
۱۹ دی ۱۴۰۳ در ۱۶:۳۳سلام مهشید جانم در مورد ویس این قسمت منم یه مورد در زندگی مشترکم تجربه دارم بگم براتون، من تو زمان عقد خیلی خیلی زیاد فاز زن زندگی بودن رو داشتم همش از خود گذشتگی و … تو بعد ازدواجم هم تا سال ها ادامه داشته اوایل ازدواج تا دعوامون میشد می گفت برو اگه ناراحتی!!! من کم کم تغییر رو شروع کردم متوجه شدم خودمم مشکلاتی دارم و انگشت اتهام رو از رو همسرم برداشتم.قبلا خودم رو یه زن فداکار و از خودگذشته می دیدم و وقتی با این مدل حرف ها مواجه میشدم از سمت همسرم می گفتم قدر نمی دونه!!! اما خب متوجه شدم چون خودم ارزشی برای خودم نداشتم اون هم داره بازتاب افکار و اعمال منو بهم نشون میده!!! امسال یه روزی که غر زده بود و البته فکر میکنم یه جورایی اون احساسات منفی خودم بخاطر غر زدنای قبلش بالا اومده بود بهش گفتم وقتی اینطوری میکنی واقعا یه لحظه از سرم گذشت که قید حوونی و عمری که ازم گذشته رو بزنم و بذارم برم!!!خیییییلی براش سنگین اومد حرفم. جاش رو جدا کرد و بهم گفت فردا میری تقاضا میدی باید جداشیم!!! حالا درسته که بازم من کوتاه اومدم و مسأله رو حل کردیم بین خودمون ولیییی خب همسرم یه تکونی درست حسابی خورد!!! منم واقعا فرق کردم و میدونم که هر چی بهم گذشته و هر رفتاری دیدم یه سرش هم به خودم می رسد و همسرم رو تنها مقصر نمی کنم. مطلب قبلیت مهشید جان به شدت عالی بود جواب یه سری سوال رو گرفتم گاهی نمی دونستم چرا اینطور فکر میکنم یا این چه رفتار از کنه یا حتی همسرم!!!ولی این مطلب کودک و والد و بالغ برام واقعا حل کننده بود.حتی دیگه از یه سری رفتارهای آنی همسرم ناراحت نمیشم و متوجه میشم اون لحظه بی فکر عمل کرده.خیلی دوست دارم مهشید آرزو می کنم تمام آرزوهات خاطره شن برات،
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۱۳رویا جان سلام عزیزم
ممنون که تجربه ات را با ما به اشتراک گذاشتین و وقت گذاشتین تایپ کردین❤️
من هم دوستت دارم و ممنون به خاطر دعای خیرتون و دل انگیزتون ❤️❤️
گلی_خانممی گوید:
۱۹ دی ۱۴۰۳ در ۱۷:۳۲سلام مهشید جان امیدوارم که حالت خوب باشه❤️✨️
راستش یه سوالی داشتم که قبلا راجبش تو *** سایت گفته بودی ولی الان هر چی دنبالش میکردم پیداش نمیکنم...
یه تاپیک راجب تجربیات از روشن شدن ناحیه خصوصی بود که یادمه چند تا کار انجام داده بودی که ازشون نتیجه گرفته بودی یکیش زدن زینک اکساید بود بقیه کارایی که گفته بودی رو یادم نیست هر چقدرم دنبال اون تاپیک گشتم پیداش نکردم گفتم اینجا ازت بپرسم…🫠❤️
مهشیدمی گوید:
۲۰ دی ۱۴۰۳ در ۲۳:۱۰سلام به روی ماهتون❤️
خواهش میکنم
ترتینوئین ۲۵ درصد شب ها میزدم (با احتیاط ) و روزها زینک اکساید (ترتینوئین ۵ درصد خیلی قوی هست و فایده ای هم نداره…
داخل حمام هم کوکتل
خواهش میکنم گلم ❤️