Logo
دیجی بها

3) لذت هام را کشف کردم

Mahshid

 

داشتم به اینستاگرام،به اشتراک گذاشتن عکس ها و مسافرت ها و لبخندها، به استوری ها، به حال همدیگه را گرفتن با استوری ها و استتوس ها، به دیالوگ هایی که زن و شوهرهای قهر کرده با پروفایل عوض کردن به هم حالی میکنن و ... فکر میکردم.

 چند سالی میشه که من شادترین لحظات را تجربه کردم .... نه اینکه دردی نبوده ...درد و غم و رنج، همیشه هست و چاشنی تند و تلخ زندگی است...

ولی گذر از دردها به کمک هوشمندی  و زنانگی، و ساختن یک زندگی خوب و شاد و هیجان انگیز  را تجربه کردم .

ولی هیچ وقت هیچ چیزی به اشتراک برای پز دادن نذاشتم. نه عکسی، نه لحظه ای ثبت شده در حالت خاصی، نه تولد همسر، نه سالگرد ازدواج و ... حتی با فامیل ها هم نقطه ی اشتراکی در مجازی ندارم!

برایم مهم نیست کیفیت زندگی بقیه چیست. آنقدر روی لذت های زندگی شخصی خودم و خلاقیت های روزانه غرق شدم که هیچ استوری ای از فامیل نظرم را جلب نمیکنه...اصلا پیگیری نمیکنم...

وقتی می بینم که چقدر زندگی ها تحت تاثیر نظرات بقیه س تعجب میکنم!

امروز دلیل لحظات شادم را تمرکز روی زندگی خودم، همسرم، سفرهای کم خرج، ورزش ،تغذیه  سالم میدونم. شاید تمرین لازم است برای زنها دقیقا نمی دونم.

شاید من مراحل بیخیال شدن نسبت به چیزهای منفی اطرافم را خوب طی کردم و برای برخی سخت باشه نمیدونم ....

ولی باور دارم همه چیز به من و قدرت زنانگی من وابسته است. هم میشه  زندگی شادی داشته باشم و هم میشه مدام حرص بخورم!

هوشمند باید بود و رفت دنبال شادی هامون. شادی من با بقیه میتونه فرق داشته باشه ...

من سفرهای زیادی به نطنز داشتم. یه بار تو زمستون که نطنز مثل شهر ارواحه (کوه و درختان خشک شده)، رفتیم نطنز. می دونستیم چه جوریه.قبلا رفته بودیم...

دهکده رایان نطنز

 

دهکده رایان نطنز

 

دیدم ماشینها یکی یکی دارند برمی گردن. یه خانمی سرش رو کرد از ماشین شون بیرون و به ما گفت نرید نرید نرید .چیز خاصی نداره! و همسرم خنده ی تلخی زد و رد شد و بلعکس اونها رفتیم کنار همان دامنه ی کوه کرکس نشستیم و جوجه خوردیم و از سکوت وصف ناپذیر لذت بردیم.طبیعت برای زنی که در اوج زنانگیش قرار داره، فقط سبزه و درخت نیست. طبیعت سکوت ناب کوهستان هم هست. ابرها اومدن پایین (منطقه کوهستانیه) دیگه جایی دیده نمیشد. تیکه ای از بهشت بود. ابرها از کنارت رد میشد!

و مسیح حرف عمیقی زد .گفت لذت مناطق کوهستانی را از تو دارم. شوهر اون خانمه که گفت برگردید، از لذت این منطقه محروم شد! حرف عشقم به دلم نشست.

زن موجودی است که اطرافش را با احساساتش میتونه دل انگیز کنه .من تو اون هوای سرد کلی با همسرم خندیدم و جوجه خوردیم و چای شمالی درست کردیم و لذت بردیم .بهش گفتم چای در کنار تو مزه ش فرق داره ...

شادی های زندگی تون ،الزاما شادی های زندگی بقیه نیست.دنیا پر از فضاهایی است کم هزینه و کشف نشده که فقط وجود شما معنا دارش میکنه. تنگه ی "بوچیر" در هرمزگان مثلا. همه به فکر آنتالیا و شمال و خارج و ترکیه و مالزی هستن. من در کشورمون اونقدر مناطق کشف نشده  بی نظیر دیدم!

تو هیچ سفری اصلا به فکر عکس نبودیم .به فکر استوری کردن. فقط از لحظه ی اکنون لذت بردیم .بلعکس خیلی ها که مرتب چهره و ژست برای عکس مهیا میکنن و دغدغه ی زیبا افتادن تو عکس را دارن ...

دوست دارم از این لحظه هر سفری رفتم، سفرنامه هام را در خونه مجازی ام، همراه با عکس برای مخاطبم بذارم...عکس های زیادی از طبیعت و فضا، نه ژست و به رخ کشیدن ها...چون خودم عاشق سفرنامه ها هستم...

اضافه تر: عکس این پست از دوربین مهشید نیست.

 

#خاطرات_مهشید  #سبک زندگی 

#4